متن آهنگ تکرار از آلبوم اشتباه خوب بهرام نورایی
تو ، تو این اتاقی یا این اتاق تو ذهن من
من اشتباه کردم ولی کسی نکرده این اشتباه رو مثل من
روزا سکوت کردم که بشنوم صدای شهرو
شبا رو سکوت کرد شهر که بشنوه صدای منو رو
یک صدای زنده تر حالا این منم چیزی که هستم
جدا از من نیست نوشتن و خوندنم
اتفاقا یادم نمیاد که شب بود یا که صبح بود
دلم پر بود یادم نیست حالم چطور بود
پای چشم سیاه به رنگ نصفه شب
تو دلم آفتاب سر ظهر بود
سرم پایین بود با این بود خطرم
خودکارم هم بازیم بود
صدای یه آدمی رو می شنیدم
ولی برگشتم و دیدم کسی پشتم نیست
لعنتی کسی نیست تو ، تو توهمی
هرچند که توهمم خیلی چیز بدی نیست
باز صدام کرد من یکم جا خوردم
مغزم دستور داد به پلکم
پس چشام وا شد بعد برگشتم رو به خیابون
پاهام سر و شل شد
ترس تو چشام بود جرات تو دستم
که یکی یهو گفت
تو ، هی تویی که زمین و زمونو همش فحش میدی
با این موزیک عجیب و غریبت خوش میشی
بعد تازه میگی این ویژگیته عیب نیست
عمرتو جوونی تو پاش دادی حیف نیست
گفتم تو کی هستی با من چیکار داری
گفت عجله نکن ازم سوال زیاد داری
تو از اونایی که فکر می کنن کوه کندن
من گفتم کجاشو دیدی تازه شروع کردم
گفت خیلیا مثل تو شروع کردن باختن
گفتم هدف داشتم اونا آرزو کردن
گفتم تو چی هستی که با این کلماتت
با ریتم تند قلبم با مخم میرقصی
گفت من توء پشت تصویرتم
گفتم دروغه از دید من تو وجود نداری
من توی تنهاییم به تو معنی میدم
گفت من یه صدام فقط
که جای التماس بهت اعتراض کردم
گفت دروغ تویی نه من نه
منم لبخند زدم یه نگاش کردم
سریع دوویدم و برگشتم تو اتاقم
دلخوش بودم تو حبابم
گفتم احتمالا ناراحت شد و ترکم کرد
ولی اشتباه کردم
اومد نشست جلومو یه نگاه کج کرد
صداشو صاف کردو ابروهاشو خم
گفتم فکر کردم رفتی و رفتم
گفت با این فکرت باید به شعورت شک کرد
گفتم من پیش میرم واسم راه پس نیست
گفت این همه بلا اومده سر زندگیت بس نی
یه چند دقیقه بهم گوش بده حرفام واست بد نی
تو ته تهش یه سرگرمی واسه این ملت با فکر سنتی
تو کشورت که یه مجرم غرب زده بودی
اینورم آبم یه کله سیاه غربتی
تو اشتباه کردی …
گفتن اصلا حق با شماست
ممکنه بگی دیوونم اما ببین من نمی دونم
تو ، تو این اتاقی یا این اتاق تو ذهن من
من اشتباه کردم ولی کسی نکرده این اشتباه رو مثل من
روزا سکوت کردم که بشنوم صدای شهرو
شبا رو سکوت کرد شهر که بشنوه صدای منو رو
یک صدای زنده تر حالا این منم چیزی که هستم
جدا از من نیست نوشتن و خوندنم
من اشتباه کردم ولی کسی نکرده این اشتباه رو مثل من
روزا سکوت کردم که بشنوم صدای شهرو
شبا رو سکوت کرد شهر که بشنوه صدای منو رو
یک صدای زنده تر حالا این منم چیزی که هستم
جدا از من نیست نوشتن و خوندنم
اتفاقا یادم نمیاد که شب بود یا که صبح بود
دلم پر بود یادم نیست حالم چطور بود
پای چشم سیاه به رنگ نصفه شب
تو دلم آفتاب سر ظهر بود
سرم پایین بود با این بود خطرم
خودکارم هم بازیم بود
صدای یه آدمی رو می شنیدم
ولی برگشتم و دیدم کسی پشتم نیست
لعنتی کسی نیست تو ، تو توهمی
هرچند که توهمم خیلی چیز بدی نیست
باز صدام کرد من یکم جا خوردم
مغزم دستور داد به پلکم
پس چشام وا شد بعد برگشتم رو به خیابون
پاهام سر و شل شد
ترس تو چشام بود جرات تو دستم
که یکی یهو گفت
تو ، هی تویی که زمین و زمونو همش فحش میدی
با این موزیک عجیب و غریبت خوش میشی
بعد تازه میگی این ویژگیته عیب نیست
عمرتو جوونی تو پاش دادی حیف نیست
گفتم تو کی هستی با من چیکار داری
گفت عجله نکن ازم سوال زیاد داری
تو از اونایی که فکر می کنن کوه کندن
من گفتم کجاشو دیدی تازه شروع کردم
گفت خیلیا مثل تو شروع کردن باختن
گفتم هدف داشتم اونا آرزو کردن
گفتم تو چی هستی که با این کلماتت
با ریتم تند قلبم با مخم میرقصی
گفت من توء پشت تصویرتم
گفتم دروغه از دید من تو وجود نداری
من توی تنهاییم به تو معنی میدم
گفت من یه صدام فقط
که جای التماس بهت اعتراض کردم
گفت دروغ تویی نه من نه
منم لبخند زدم یه نگاش کردم
سریع دوویدم و برگشتم تو اتاقم
دلخوش بودم تو حبابم
گفتم احتمالا ناراحت شد و ترکم کرد
ولی اشتباه کردم
اومد نشست جلومو یه نگاه کج کرد
صداشو صاف کردو ابروهاشو خم
گفتم فکر کردم رفتی و رفتم
گفت با این فکرت باید به شعورت شک کرد
گفتم من پیش میرم واسم راه پس نیست
گفت این همه بلا اومده سر زندگیت بس نی
یه چند دقیقه بهم گوش بده حرفام واست بد نی
تو ته تهش یه سرگرمی واسه این ملت با فکر سنتی
تو کشورت که یه مجرم غرب زده بودی
اینورم آبم یه کله سیاه غربتی
تو اشتباه کردی …
گفتن اصلا حق با شماست
ممکنه بگی دیوونم اما ببین من نمی دونم
تو ، تو این اتاقی یا این اتاق تو ذهن من
من اشتباه کردم ولی کسی نکرده این اشتباه رو مثل من
روزا سکوت کردم که بشنوم صدای شهرو
شبا رو سکوت کرد شهر که بشنوه صدای منو رو
یک صدای زنده تر حالا این منم چیزی که هستم
جدا از من نیست نوشتن و خوندنم