برش،برشی از زندگی بهرام
چهاردهمین قطعه آلبوم حالات روحی بهرام رو توی مقاطع مختلف زندگیش روایت میکنه!
اول آهنگ بهرام از دو به شک بودن و تردیدش برای ورود به این چالش و مرور گذشتتش میگه!
اما در نهایت جرئت پریدنو به قدرت وایسادن ترجیه میده و میپره!
از ساختمون سه طبقه ای پایین میپره که در واقع ویترین زندگیشه!
✘ طبقه سوم : اولین طبقه ای که بهرام از جلوی اون رد میشه تصویر کننده ی یه خونواده معمولیه که داره زندگی آروم و بعد از ظهریشو با کارای همیشگی سپری میکنه!!!
پدری که مثل اکثر افراد جامعه توی روزنامه و تلویزیون دنبال پیدا کردن واقعیت میگرده! #جعبه_جادویی
و مادری که کل عمرش نگران بچش بوده!
اما پسری که به امید تغییر از آزادی مینویسه! ولی از نظر بهرامِ فعلی انتظار تغییر از آدمای جامعه ی امروز انتظار زیادیه!
این نشون میده دید بهرام نسبت به نگاه خوشبینانه اوایل جوونیش پخته تر شده و بیشتر واقعیتو میبینه.
این پسر بهرام چند سال قبله! بهرامی که با یه دنیا شور و شوق آثار زیبایی خلق کرد که اوج کارش آلبوم 24 ساعت بود.
✘ طبقه دوم : یه اتاق پرِ دود پرِ سکوت یه جوون حل شده لای صدا لای حروف...! تحت نظر تحت شنود!
این حال و روز بهرام بعد از پخش آلبوم سکوته!
زمان پر خفقان بعداز اتفاقات سال 88 و حساسیت هایی که حالا روی صدای بهرام ایجاد شده بود. دیگه از اون جوون پر انرژی خبری نیست و حتی اشاره میکنه دوستاشم بعد از این اتفاقا تنهاش گذاشتن! اما هنوزم بهرام محکم و مغروره هرچند دیگه انگیزه ای براش نمونده، اینجا دلیل رفتنش از ایران و سکوت 4. سالش هم تا حدودی قابل توجیهه!
✘ طبقه اول : طبقه اول یه دیوونس نا امیدی حاکم خونست!
طبقه اول آخرین سکانس این داستانه، بهرام تنها خارج از ایران،یکی که از مردم جامعه فراریه و حتی از زندگی پوچ و بی ارزشی که خودشو تو اون گرفتار میبینه!
دیگه فقط فکر انتقامه از همه ی دور و بریاش !از همه کسایی که نفهمیدنش!آدمایی که به گفته بهرام فقط فکر جنجالن" مردمی که حتی بعد از سقوط بهرام ازین ساختمون دورش جمع شدن و فیلم میگرن!